شکل جمع:
momentaهمچنین میتوان از شکل جمع momentums به جای momenta استفاده کرد.
فیزیک تکانه، اندازهی حرکت، مومنتوم (حاصلضرب جرم در بردار سرعت)
In space, objects can continue moving indefinitely due to the absence of forces to diminish their momentum.
در فضا، اجسام میتوانند بهطور نامحدود به حرکت خود ادامه دهند؛ زیرا نیرویی برای کاهش تکانهی آنها وجود ندارد.
The car's momentum carried it forward even after the brakes were applied.
مومنتوم خودرو حتی پس از ترمزگیری آن را به جلو میبرد.
شتاب، تکانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His campaign gained momentum.
مبارزهی (انتخاباتی) او شتاب بیشتری به خود گرفت.
It's essential to maintain momentum to achieve long-term goals.
حفظ شتاب برای دستیابی به اهداف بلندمدت ضروری است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «momentum» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/momentum