به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Momentarily

ˌmoʊmənˈterəli ˈməʊməntrəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    دم‌به‌دم، آن‌به‌آن، لحظه‌به‌لحظه، یک لحظه، به‌طور آنی یا زودگذر
    • - He'll return momentarily.
    • - همین الان بر خواهد گشت.
    • - Prices change momentarily.
    • - قیمت‌ها دم‌به‌دم تغییر می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد momentarily

  1. adverb for a short time
    Synonyms: briefly, for a little while, for a minute, for a moment, for an instant, for a second, for a short time, for a short while, immediately, instantly, now, right now, temporarily
    Antonyms: lengthily, permanently

لغات هم‌خانواده momentarily

ارجاع به لغت momentarily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «momentarily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/momentarily

لغات نزدیک momentarily

پیشنهاد بهبود معانی