با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Nameplate

    ˈneɪmpleɪt ˈneɪmpleɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پلاک نام (پلاکی که نشان‌دهنده‌ی نام شخص یا محصول و غیره است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The nameplate on the front of the building displayed the company's logo.
    - پلاک نام جلوی ساختمان نشان‌واره‌ی شرکت را نشان می‌داد.
    - The new employee was excited to receive her personalized nameplate for her desk.
    - کارمند جدید از دریافت پلاک نام شخصی خود برای میزش هیجان‌زده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت nameplate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nameplate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nameplate

    لغات نزدیک nameplate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی