آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Ineffable

ɪnˈefəbl ɪnˈefəbl

معنی ineffable | جمله با ineffable

adjective formal

وصف‌نشدنی، وصف‌ناپذیر، غیرقابل بیان، غیرقابل‌ توصیف، توصیف‌ناپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Her beauty and attractiveness were ineffable.

زیبایی و جذابیت او وصف‌ناپذیر بود.

The ineffable vastness of the universe filled him with awe.

وسعت وصف‌نشدنی جهان هستی، او را در حیرت فرو برد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She experienced an ineffable joy upon seeing her family again.

او با دیدار دوباره‌‌ی خانواده‌اش خوش‌حالی غیرقابل‌ وصفی را تجربه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ineffable

ارجاع به لغت ineffable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ineffable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ineffable

لغات نزدیک ineffable

پیشنهاد بهبود معانی