امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unutterable

    ʌnˈʌtrəbl ʌnˈʌtrəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    نگفتنی، زائدالوصف، غیرقابل توصیف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unutterable

    1. adjective That cannot be described
      Synonyms:
      indescribable unspeakable ineffable indefinable inexpressible incommunicable incredible undescribable remarkable unnameable untellable
    1. adjective Very difficult to pronounce correctly
      Synonyms:
      unpronounceable

    ارجاع به لغت unutterable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unutterable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unutterable

    لغات نزدیک unutterable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return