با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Inexpressible

ˌɪnɪkˈspresəbl ˌɪnɪkˈspresəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • غیر‌قابل‌اظهار، ناگفتنی، غیرقابل‌بیان
    • - the inexpressible joy of seeing my grandchild for the first time
    • - حظ توصیف‌ناپذیز دیدن نوه‌ام برای اولین‌بار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد inexpressible

  1. adjective That cannot be described
    Synonyms: indescribable, indefinable, unspeakable, unutterable, ineffable, incommunicable, unexpressible, undescribable
    Antonyms: expressible

لغات هم‌خانواده inexpressible

ارجاع به لغت inexpressible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inexpressible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inexpressible

لغات نزدیک inexpressible

پیشنهاد بهبود معانی