با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Expressiveness

ɪkˈspresɪvnəs ɪkˈspresɪvnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
(انتقال مؤثر فکر یا احساس) بیانگری، رسایی، سلاست، روشنی، صراحت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The expressiveness of his eyes is remarkable.
- بیانگری چشمانش چشمگیر است.
- the expressiveness of a face
- رسایی چهره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد expressiveness

  1. noun Vivid, effective, or persuasive communication in speech or artistic performance
    Synonyms: expressivity, articulacy, articulateness, eloquence, eloquentness, expression, facundity

لغات هم‌خانواده expressiveness

ارجاع به لغت expressiveness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expressiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expressiveness

لغات نزدیک expressiveness

پیشنهاد بهبود معانی