امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Eloquence

    ˈeləkwəns ˈeləkwəns
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      eloquences

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    شیوایی، فصاحت، سخنوری، علم فصاحت، علم بیان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Molavi's intellectual depth and Sa'di's eloquence
    - ژرف‌اندیشی مولوی و شیوایی سعدی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eloquence

    1. noun skillful way with words
      Synonyms:
      ability power style rhetoric expression appeal persuasiveness force fluency delivery diction facility flow articulation expressiveness command of language gift of gab forcefulness vivacity wit oratory passion spirit vigor wittiness grandiloquence volubility meaningfulness mellifluousness expressivity dramatic fervor oration poise loquacity
      Antonyms:
      dullness inarticulateness

    ارجاع به لغت eloquence

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eloquence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eloquence

    لغات نزدیک eloquence

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه