امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Fervor

    ˈfɜːrvər ˈfɜːvə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    ( fervour =) حرارت شدید، اشتیاق شدید، گرمی، التهاب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - She spoke with fervor.
    - او با حرارت زیاد حرف می‌زد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد fervor

    1. noun excitement, enthusiasm
      Synonyms:
      enthusiasm eagerness passion warmth zeal intensity ardor fervency earnestness animation sincerity wholeheartedness fire heartiness vehemence love ardency devoutness zealousness seriousness pep talk heat jazz piety religiousness solemnity piousness oomph
      Antonyms:
      apathy coolness discouragement

    ارجاع به لغت fervor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fervor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fervor

    لغات نزدیک fervor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی