(معمولاً به دلیل بد یا شوکهکننده بودن) بهگونهای که نتوان آن را با کلمات بیان کرد، بهطور غیر قابل توصیف، بهطور وصفناپذیر، بهطور غیر قابل بیان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The room was unspeakably dirty.
اتاق بهطور غیر قابل توصیفی کثیف بود.
Her writing is unspeakably bad.
نوشتهاش بهطور غیرقابل وصفی بد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unspeakably» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unspeakably