با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Unspeakably

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    (معمولاً به دلیل بد یا شوکه‌کننده بودن) به‌گونه‌ای که نتوان آن را با کلمات بیان کرد، به‌طور غیر قابل توصیف، به‌طور وصف‌ناپذیر، به‌طور غیر قابل بیان
    • - The room was unspeakably dirty.
    • - اتاق به‌طور غیر قابل توصیفی کثیف بود.
    • - Her writing is unspeakably bad.
    • - نوشته‌اش به‌طور غیرقابل وصفی بد است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unspeakably

  1. adjective To a great degree or extent
    Synonyms: greatly, unbelievably, terribly
  2. adverb To an inexpressible degree
    Synonyms: indescribably, unutterably, ineffably

لغات هم‌خانواده unspeakably

ارجاع به لغت unspeakably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unspeakably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unspeakably

لغات نزدیک unspeakably

پیشنهاد بهبود معانی