Speechless

    ˈspiːtʃləs ˈspiːtʃləs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    صامت، لال، گنگ ( gong )

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - a speechless animal
    - حیوان زبان‌بسته
    - speechless horror
    - وحشت وصف‌ناپذیر
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد speechless

    1. adjective without ability to talk
      Synonyms:
      silent mute dumb voiceless wordless uncommunicative inarticulate tongue-tied taciturn reserved close-mouthed tight-lipped mum aphonic clammed up buttoned up not saying boo shocked amazed astounded dumbfounded thunderstruck dazed aghast cool cool as cucumber unflappable
      Antonyms:
      communicative articulate responsive

    لغات هم‌خانواده speechless

    • verb - transitive
      speak

    ارجاع به لغت speechless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «speechless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/speechless

    لغات نزدیک speechless

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه