آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Voiceless

ˈvɔɪsləs ˈvɔɪsləs

معنی voiceless | جمله با voiceless

adjective

گنگ، بی‌صدا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

A throat operations left him voiceless.

عمل جراحی گلو موجب شد لال بشود.

voiceless with fear

ساکت از شدت ترس

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a voiceless wish

آرزوی ذکر‌نشده

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد voiceless

  1. adjective lacking the power or faculty of speech
  1. adjective temporarily unable or unwilling to speak, as from shock or fear
  1. adjective uttered without voice
    Synonyms:
  1. adjective being without sound through injury or illness and thus incapable of all but whispered speech
    Synonyms:

ارجاع به لغت voiceless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «voiceless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/voiceless

لغات نزدیک voiceless

پیشنهاد بهبود معانی