فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Surd

sɜːrd sɜːd

توضیحات:

همچنین می‌توان از sordino به‌ جای surd استفاده کرد.

معنی

noun adjective

گنگ، اصم، بی‌صدا، صامت، رادیکال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد surd

  1. noun a consonant produced without sound from the vocal cords
    Synonyms:
    voiceless consonant
  1. adjective produced without vibration of the vocal cords
    Synonyms:
    voiceless unvoiced hard

ارجاع به لغت surd

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surd

لغات نزدیک surd

پیشنهاد بهبود معانی