با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Inaudible

    ɪˈnɑːdəbl ɪnˈɔːdəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    غیر‌قابل شنیدن، غیر‌قابل شنوایی، نارسا، شنیده نشده، غیرمسموع

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Her voice was inaudible.
    - صدای او قابل‌شنیدن نبود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد inaudible

    1. adjective silent
      Synonyms: closemouthed, faint, hushed, imperceptible, low, muffled, mum, mumbled, mute, muted, noiseless, nonvocal, not talkative, quiet, soundless, still, unclear, uncommunicative, unhearable, voiceless, wordless

    ارجاع به لغت inaudible

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inaudible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inaudible

    لغات نزدیک inaudible

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند