انگلیسی بریتانیایی بسیار بد، خیلی بد، به طرز وحشتناک، افتضاح
She performed dreadfully in the school play.
او در نمایش مدرسه خیلی بد اجرا کرد.
I slept dreadfully last night due to the loud noise outside.
دیشب به خاطر سروصدای بلند بیرون خیلی بد خوابیدم.
انگلیسی بریتانیایی خیلی، بسیار، به شدت، بیاندازه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I am dreadfully tired.
خیلی خستهام.
The weather was dreadfully hot.
هوا به شدت گرم بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dreadfully» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dreadfully