عمه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خواهر پدر

فونتیک فارسی

amme
اسم
(paternal) aunt, auntie

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- عمه توران سپیده‌دم بلند می‌شود و نمازش را می‌خواند.

- Aunt Turan gets up at dawn and offers her prayers.

- به‌ واسطه‌ی فوت عمه سفر ما عقب افتاد.

- Due to aunt's death, our trip was postponed.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت عمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عمه

لغات نزدیک عمه

پیشنهاد بهبود معانی