صفت تفضیلی:
unluckierصفت عالی:
unluckiestشوم، تیرهبخت، بختبرگشته، بدیمن، بدشگون
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the unlucky man who had lost everything in the flood
مرد تیرهبختی که همهچیز خود را در سیل از دست داده بود
She was born under an unlucky star.
در برج فلکی نحسی به دنیا آمد.
This has been an unlucky year for us.
امسال برای ما سال بدیمنی بوده است.
The unlucky fact is that ... it is not a true story.
واقعیت اسفبار این است که این ... یک داستان واقعی نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unlucky» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unlucky