با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Star-crossed

ˈstɑːrˈkrɒst stɑːkrɒst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    بدطالع، بداختر، بداقبال، نگون‌بخت، بخت‌برگشته (شخص)، نافرجام (عشق)
    • - The star-crossed lovers were destined to be apart.
    • - مقدر بود که عاشقان بداختر از هم دور باشند.
    • - Romeo and Juliet's star-crossed love story has become one of the most famous tales of tragic romance.
    • - داستان عاشقانه‌ی نافرجام رومئو و ژولیت به یکی از مشهورترین داستان‌های عاشقانه‌ی تراژیک تبدیل شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد star-crossed

  1. adjective doomed
    Synonyms: catastrophic, cursed, damned, disastrous, ill-fated, ill-omened, ill-starred, jinxed, luckless, misfortunate, unfortunate, unlucky

ارجاع به لغت star-crossed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «star-crossed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/star-crossed

لغات نزدیک star-crossed

پیشنهاد بهبود معانی