آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Indisposed

ˌɪndɪˈspoʊzd ˌɪndɪˈspəʊzd

معنی indisposed | جمله با indisposed

adjective

به‌هم‌خورده، اندکی ناخوش، بی میل، بیزار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

As he was indisposed, he didn't go to the party.

چون کسالت داشت به مهمانی نرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد indisposed

  1. adjective not well
    Synonyms:
    Antonyms:
  1. adjective unwilling
    Antonyms:

ارجاع به لغت indisposed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indisposed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indisposed

لغات نزدیک indisposed

پیشنهاد بهبود معانی