معنی green-eyed monster به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

حسادت، دیو حسادت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- He tried to hide his green-eyed monster.

- او سعی کرد دیو حسادت خود را پنهان کند.

- When John's brother got the new bicycle, the green-eyed monster made John fight with him.

- وقتی برادر جان دوچرخه‌ی جدید خرید، دیو حسادت جان را مجبور کرد که با او دعوا کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد green-eyed monster

noun jealousy

Synonyms: envy, green in the eye, jaundiced eye

ارجاع به لغت green-eyed monster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «green-eyed monster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/green-eyed-monster

لغات نزدیک green-eyed monster

- green with envy
- green-eyed
- green-eyed monster
- greenaway
- greenback

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند