نگرانی، پریشانیِ خاطر، دلواپسی، سراسیمگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I sensed the uneasiness of people around me.
پریشانیِ خاطرِ اطرافیانم را حس کردم.
In these few days my uneasiness has grown worse.
در این چند روز، دلواپسیام بیشتر شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «uneasiness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uneasiness