امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unease

ʌnˈiːz ʌnˈiːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ناراحتی، پریشان حالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unease

  1. noun A troubled or anxious state of mind
    Synonyms:
    angst anxiety anxiousness care concern disquiet disquietude distress nervousness solicitude uneasiness worry
  1. noun An uneasy or nervous state
    Synonyms:
    disquiet uneasiness disquietude inquietude restiveness malaise restlessness unrest

لغات هم‌خانواده unease

  • verb - transitive
    ease

ارجاع به لغت unease

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unease» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unease

لغات نزدیک unease

پیشنهاد بهبود معانی