گذشتهی ساده:
concernedشکل سوم:
concernedسومشخص مفرد:
concernsوجه وصفی حال:
concerningشکل جمع:
concernsنگران کردن، دلواپس کردن
It concerns me that she hasn't called.
اینکه او تماس نگرفته است، مرا دلواپس میکند.
His lack of progress concerns his teachers.
عدم پیشرفت او معلمانش را نگران میکند.
It concerns us that the company is laying off employees.
اینکه شرکت در حال اخراج کارمندان است، ما را نگران میکند.
His parents were concerned about his health.
والدینش نگران سلامتی او بودند.
مربوط بودن، ربط داشتن، مهم بودن، اهمیت داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This private conversation between John and me doesn't concern you.
مکالمهی خصوصی بین من و جان به شما مربوط نمیشود.
It does not concern you.
به شما مربوط نیست.
Matters of national security concern every citizen of the country.
مسائل امنیت ملی برای هر شهروند کشور اهمیت دارد.
It is concerned with money.
به پول مربوط است.
در مورد چیزی بودن، راجع به چیزی بودن
The story was concerned with the consequences of war.
داستان در مورد پیامدهای جنگ بود.
The film concerns the life and times of a famous jazz musician.
این فیلم راجع به زندگی موسیقیدان مشهور جاز است.
This chapter concerns the early development of the internet.
این فصل در مورد توسعهی اولیهی اینترنت است.
The novel concerns a young artist's struggle for recognition.
این رمان راجع به تلاش هنرمندی جوان برای به رسمیت شناخته شدن است.
نگرانی، دلواپسی، ناراحتی
Their main concern is unemployment.
نگرانی عمدهی آنها بیکاری است.
There is growing concern about the rising cost of living.
ناراحتی فزایندهای در مورد افزایش هزینههای زندگی وجود دارد.
Environmental concerns are a major issue these days.
نگرانیهای زیستمحیطی، این روزها مسئلهی مهمی هستند.
Her main concern is that her son is not studying enough.
دلواپسی اصلی او این است که پسرش بهاندازهی کافی درس نمیخواند.
شرکت، کسبوکار
After years of hard work, the small bakery became a true concern.
پس از سالها کار سخت، نانوایی کوچک به کسبوکاری واقعی تبدیل شد.
the chemical concern, Hoechst
شرکت شیمیایی هوخست
اهمیت، اولویت
The company’s concern is to provide quality service to its customers.
اولویت شرکت ارائهی خدمات باکیفیت به مشتریان است.
His concern to maintain honesty in all dealings earned him great respect.
اهمیت او به حفظ صداقت در تمام معاملات احترام زیادی برایش به ارمغان آورد.
The professor’s concern in research has resulted in groundbreaking discoveries.
اهمیت آن استاد به پژوهش منجر به کشفیات مهمی شده است.
موردتوجه یا علاقه، توجه، علاقه، دغدغه
her concern for other's welfare
علاقهی او نسبت به سعادت دیگران
The company's sole concern is to deliver the best customer experience.
تنها دغدغهی شرکت، ارائهی بهترین تجربه برای مشتریان است.
تا آنجایی که به من مربوط است
1- علاقهمند بودن به (موضوعی)، ذینفع بودن در 2- مربوط بودن به، رابطه داشتن با
(به سعادت یا خوشی کسی) علاقهمند بودن، در فکر کسی بودن
(به موضوع یا کاری) پرداختن یا توجه داشتن، هم خود را صرف کاری کردن
نگرانکننده، ناراحتکننده، درخور رسیدگی
به شما مربوط نیست، به شما مربوط نمیشود، به تو چه، به تو ربطی نداره
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «concern» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concern