درگیر شدن (dargir shodan), وارد شدن (vared shodan) , مشارکت کردن (moshaarekat kardan)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He became involved in the project last year.
او سال گذشته در این پروژه مشارکت کرد (درگیر پروژه شد/ وارد پروژه شد).
I don't want to become involved in their argument.
نمیخواهم در بحث آنها درگیر شوم (وارد شوم).
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «become involved» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/become-involved