آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Bear Upon

معنی bear upon | جمله با bear upon

phrasal verb

مربوط بودن، تاثیر گذاشتن، نسبت داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the national policies which bear upon these problems

سیاست‌های کشور که به این مسائل مرتبط است

his misdeeds bore heavily upon his conscience.

کارهای بدش بر وجدانش تاثیر بسیاری می‌گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bear upon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bear upon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bear-upon

لغات نزدیک bear upon

پیشنهاد بهبود معانی