آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Instability

ˌɪnstəˈbɪləti ˌɪnstəˈbɪləti

معنی instability | جمله با instability

noun

اقتصاد نااستواری، بی‌ثباتی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the instability of a chemical compound

بی‌ثباتی یک ترکیب شیمیایی

mental instability

تزلزل روانی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the increasing instability of the government

تزلزل روزافزون دولت

the instability of the bridge's pillars

سستی پایه‌های پل

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد instability

ارجاع به لغت instability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «instability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/instability

لغات نزدیک instability

پیشنهاد بهبود معانی