آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Inspo

ˈɪnspoʊ ˈɪnspəʊ

معنی inspo | جمله با inspo

noun uncountable informal

الهام، ایده، منبع الهام (به‌ویژه محتوای منتشرشده در اینترنت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

These makeup tutorials are great inspo for beginners.

این آموزش‌های آرایش، منابع الهام عالی‌ای برای مبتدیان هستند.

He looks at old movies for artistic inspo in his photography.

او برای عکاسی خود از فیلم‌های قدیمی ایده می‌گیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت inspo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inspo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inspo

لغات نزدیک inspo

پیشنهاد بهبود معانی