فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pliancy

ˈplaɪənsi ˈplaɪənsi

معنی

noun

انحنا‌پذیری، تغییر‌پذیری، نرم‌شدنی، تاشدنی، دمدمی مزاجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pliancy

  1. noun the quality or state of being flexible
    Synonyms:
    flexibility elasticity pliability resilience suppleness give flexibleness plasticity pliantness springiness spring bounce malleability resiliency ductility malleableness flexure

ارجاع به لغت pliancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pliancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pliancy

لغات نزدیک pliancy

پیشنهاد بهبود معانی