شکل جمع:
elasticitiesکشسانی، کشش
The body's skin loses its elasticity because of aging.
پوست بدن در اثر سالمندی، کشسانی خود را از دست میدهد.
the elasticity of car tires
کشسانی تایر اتومبیل
elasticity of supply
کشش عرضه
انعطافپذیری، قابلیت خمیدگی، قابلیت ارتجاعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The team's elasticity in adapting to changes led to their success.
انعطافپذیری تیم در سازگاری با تغییرات منجر به موفقیت آنها شد.
The elasticity of the material allows it to stretch without breaking.
قابلیت ارتجاعی این ماده به آن این امکان را میدهد تا بدون شکستگی کشیده شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «elasticity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elasticity