انعطافپذیری، نرمی
The gymnast's suppleness impressed the judges.
انعطافپذیری ژیمناستیککار داوران را تحتتأثیر قرار داد.
Regular practice of ballet helps improve flexibility and suppleness in dancers.
تمرین منظم باله به بهبود انعطافپذیری و نرمی رقصندگان کمک میکند.
ادبی انطباقپذیری، سازگاری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her suppleness in adapting to new situations impressed her boss.
انطباقپذیری او در سازگاری با موقعیتهای جدید، رئیسش را متاثر کرد.
In order to succeed in today's fast-paced world, one needs to possess both intelligence and suppleness.
برای موفقیت در دنیای پرشتاب امروزی، باید هم هوش و هم انطباقپذیری داشته باشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «suppleness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suppleness