آخرین به‌روزرسانی:
Ductility
dʌkˈtɪl.ə.t̬i
dʌkˈtɪləti
معنی ductility | جمله با ductility
noun
uncountable
فیزیک (خاصیت) شکل‌پذیری، چکش‌خواری، انعطاف‌پذیری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Gold is prized for its high ductility and malleability.
طلا به‌دلیل شکل‌پذیری و چکش‌خواری بالا مورد توجه است.
The ductility of the alloy improves its performance under stress.
انعطاف‌پذیری آلیاژ باعث بهبود عملکرد آن در شرایط تحت فشار می‌شود.
ارجاع به لغت ductility
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ductility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ductility
لغات نزدیک ductility
- - duct tape
- - ductile
- - ductility
- - ductless gland
- - ductule