مجازی آمپاس، بنبست
The negotiations reached an impasse.
مذاکرات به بنبست رسید.
We've hit an impasse in our project.
در پروژه به آمپاس رسیدهایم.
بنبست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The house is located in the second impasse.
خانه در بنبست دوم قرار دارد.
We reached an impasse at the end of the street.
در انتهای خیابان به بنبست رسیدیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «impasse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impasse