با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Dead End

ˈdedˈend dedend
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dead ends

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective) و فعل (verb): dead-end

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable
بن‌بست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She lives on a dead end alley.
- او در یک کوچه‌ی بن‌بست زندگی می‌کند.
- We reached a dead end at the end of the street.
- در انتهای خیابان به به بن‌بست رسیدیم.
- a dead-end street
- خیابان بن‌بست
collocation noun
مجازی بن‌بست (وضعیتی که در آن امیدی به پیشرفت وجود ندارد)
- The relationship had reached a dead end, with both partners realizing they were no longer compatible.
- رابطه به بن‌بست رسیده بود و هر دو طرف متوجه شدند که دیگر با هم سازگار نیستند.
- Despite their best efforts, the students found themselves at a dead end in their research, unable to find any more relevant information.
- علی‌رغم تلاش‌های فراوان، دانشجویان در تحقیقات خود به بن‌بست رسیدند و نتوانستند اطلاعات مرتبط بیشتری بیابند.
adjective
بدون آینده، بدون ترقی (کار و غیره)
- He has a dead-end job.
- شغلش آینده ندارد.
- The company's dead-end policies and lack of innovation led to its decline.
- سیاست‌های بدون ترقی و نوآوری نداشتن این شرکت منجر به افول آن شد.
verb - intransitive
به بن‌بست رسیدن
- The investigation dead-ended when they couldn't find any more leads.
- وقتی نتوانستند سرنخ دیگری پیدا کنند، تحقیقات به بن‌بست رسید.
- This road dead-ended halfway up the mountain.
- این جاده در نیمه‌ی راه کوه به بن بست رسید.
adjective
سرکش، تخس، یاغی، متمرد
- The dead-end teenagers were causing trouble at the park.
- نوجوانان سرکش در پارک مشکل ایجاد می‌کردند.
- The dead-end students disrupted the lecture by talking loudly and not paying attention.
- دانش‌آموزان متمرد با صحبت‌های بلند و بی‌توجهی، سخنرانی را مختل کردند.
- The dead-end employees constantly disregarded company rules and made the workplace chaotic.
- کارمندان یاغی دائماً قوانین شرکت را نادیده می‌گرفتند و محل کار را آشفته می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dead end

  1. noun cul-de-sac; deadlock
    Synonyms: blank wall, blind alley, Catch-22, corner, draw, impasse, nowhere to turn, obstacle, road block, stalemate, standoff, stumbling block

ارجاع به لغت dead end

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dead end» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dead-end-2

لغات نزدیک dead end

پیشنهاد بهبود معانی