(دکمهی رادیو یا تلویزیون و غیره را) تنظیم کردن، (روی ایستگاه فرستنده) میزان کردن
(مجازی) تعدیل و تنظیم کردن، آماده و میزان کردن، آمادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They fine-tuned the plans for the trip to the moon.
آنان برنامههای سفر به ماه را مورد تعدیل و تنظیم نهایی قرار دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fine-tune» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fine-tune