با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Calibrate

ˈkæləbreɪt ˈkæləbreɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    calibrated
  • شکل سوم:

    calibrated
  • سوم‌شخص مفرد:

    calibrates
  • وجه وصفی حال:

    calibrating

معنی‌ها

verb - transitive
قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن، تحت قاعده و اصول معینی درآوردن، واسنجیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
verb - transitive
مدرج کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد calibrate

  1. verb Make fine adjustments or divide into marked intervals for optimal measuring
    Synonyms: graduate, fine-tune
  2. adjective
    Synonyms: scalar

ارجاع به لغت calibrate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «calibrate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/calibrate

لغات نزدیک calibrate

پیشنهاد بهبود معانی