گذشتهی ساده:
calibratedشکل سوم:
calibratedسومشخص مفرد:
calibratesوجه وصفی حال:
calibratingقطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن، تحت قاعده و اصول معینی درآوردن، واسنجیدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «calibrate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/calibrate