فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cul-de-sac

ˈkʌl.də.sæk ˈkʌl.də.sæk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

بن‌بست (کوچه و غیره)

The house at the end of the cul-de-sac has a beautiful garden.

خانه‌ی واقع در انتهای بن‌بست باغ زیبایی دارد.

The kids love playing street hockey in the cul-de-sac.

بچه‌ها عاشق بازی هاکی خیابانی در بن‌بست هستند.

noun countable

بن‌بست، تنگنا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The detective's investigation hit a cul-de-sac when he couldn't find any new leads or evidence.

تحقیقات کارآگاه زمانی به بن‌بست رسید که او نتوانست سرنخ یا مدرک جدیدی پیدا کند.

After months of searching for a job, John felt like he was stuck in a cul-de-sac, unable to find any good job opportunities.

جان پس از ماه‌ها جست‌وجو برای یافتن شغل، احساس کرد که در تنگنا گیر کرده است و نمی‌تواند هیچ فرصت شغلی‌ خوبی پیدا کند.

noun

پزشکی کالبدشناسی کیسه‌ی ته‌بسته (معمولاً به بن‌بست دوگلاس (فضای راست روده‌ای-رحمی) گفته می‌شود)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

The doctor discovered a blockage in the cul-de-sac of the patient's intestines.

پزشک متوجه انسداد در کیسه‌ی ته‌بسته‌ی روده‌ی بیمار شد.

The surgeon carefully explored the cul-de-sac of the patient's abdomen during the operation.

جراح در طول عمل کیسه‌ی ته‌بسته‌ی شکم بیمار را به‌دقت بررسی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cul-de-sac

  1. noun a course leading nowhere
    Synonyms:
    dead end dead-end street deadend impasse blind alley pocket enclosure cavity tube blind cul mew(s)

ارجاع به لغت cul-de-sac

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cul-de-sac» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cul-de-sac

لغات نزدیک cul-de-sac

پیشنهاد بهبود معانی