آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Dud

dʌd dʌd

معنی dud | جمله با dud

noun adjective

نوعی پارچه پشمی، منفجر نشده، آدم مهمل، ترقه خراب، هرچیز خراب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The meeting was a complete dud.

گردهمایی به‌طور کامل ناموفق بود.

He wrote dud checks and then committed suicide.

چک‌های بی‌محل کشید؛ بعد خودکشی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dud

  1. noun failure
    Antonyms:

ارجاع به لغت dud

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dud

لغات نزدیک dud

پیشنهاد بهبود معانی