شکل جمع:
setbacksپسروی، عقبنشینی، وقفه در پیشرفت، شکست
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The team faced a setback when their star player was injured during the game.
زمانی که بازیکن ستاره در بازی مصدوم شد، تیم با شکست مواجه شد.
The country's economy is experiencing a setback due to the recent increase in unemployment rates.
اقتصاد کشور در حال تجربهی یک پسروی در اثر افزایش اخیر نرخ بیکاری است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «setback» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/setback