فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bath

bæθ bɑːθ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bathed
  • شکل سوم:

    bathed
  • سوم‌شخص مفرد:

    baths
  • وجه وصفی حال:

    bathing
  • شکل جمع:

    baths

توضیحات

در معنای اول در انگلیسی آمریکایی به‌جای bath از bathtub استفاده می‌شود.

در معنای هشتم در انگلیسی آمریکایی به‌جای bath از bathe استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
انگلیسی بریتانیایی وان، وان حمام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She ran the bath.
- وان را پر کرد.
- The children love playing in the bath.
- بچه‌ها عاشق بازی کردن در وان حمام هستند.
noun countable A1
شستشو، استحمام
- Mehri gave the baby a bath.
- مهری بچه را شست.
- He enjoys a relaxing bath after a long day at work.
- او از استحمامی آرامش‌بخش بعداز روز طولانی کاری لذت می‌برد.
noun countable
انگلیسی آمریکایی حمام
- Is somebody in the bath?
- آیا در حمام کسی هست؟
- How many baths does the house have?
- این خانه چند حمام دارد؟
noun countable
هر نوع درمان
- He found relief from his arthritis through regular mud baths.
- او از طریق لجن‌درمانی منظم آرتروز خود را تسکین داد.
- Doctors often recommend thermal baths for muscle pain.
- پزشکان اغلب درمان‌های آب گرم را برای درد عضلات توصیه می‌کنند.
noun countable
ظرف، تشت، حوضچه، محفظه (هر ظرف نگه‌دارنده‌ی مایع)
- The technician dipped the metal into a bath of acid.
- تکنسین، فلز را در ظرفی پر از اسید فرو برد.
- There was a small stone bath at the center of the courtyard.
- حوضچه‌ی سنگی کوچکی در مرکز حیاط وجود داشت.
noun plural
انگلیسی بریتانیایی قدیمی استخر شنا
- He learned to swim at the local baths.
- او شنا را در استخر محلی یاد گرفت.
- The children went to the baths every Saturday morning.
- بچه‌ها هر شنبه صبح به استخر شنا می‌رفتند.
noun plural
گرمابه‌، حمام عمومی
- People would socialize and relax at the baths.
- مردم در حمام‌های عمومی معاشرت می‌کردند و استراحت می‌کردند.
- The old baths have now been converted into a museum.
- گرمابه‌ی قدیمی اکنون به موزه تبدیل شده است.
verb - intransitive verb - transitive
انگلیسی بریتانیایی حمام‌گرفتن، دوش‌گرفتن، شستن (شخصی دیگر)
- Have you bathed the dog yet?
- آیا سگ را شسته‌اید؟
- I usually bath in the evening.
- من معمولاً عصرها حمام می‌کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bath

  1. noun washing with water and, usually, soap
    Synonyms:
    wash cleansing shower soaking soak scrubbing tub ablution soaping douche dip dousing sponging gargle laving
  1. noun room for bathing
    Synonyms:
    bathroom washroom restroom toilet lavatory shower shower room powder room sauna spa steam room
  1. noun an enclosure prepared for bathing
    Synonyms:
    bathroom tub bathtub sauna shower spa lavatory sitz-bath jacuzzi washroom powder-room bidet steam-room turkish-bath ablution balneation public baths balneology bathhouse pumproom bathing sweat-lodge shower-room caldarium shower stall cleansing dip hot-tub hydrotherapy whirlpool bath Jacuzzi (trademark) baths lavement thermae plunge mikvah (Judaism) bathing tub balneum sudatorium sponge toilet turkish wash tepidarium
  1. verb clean one's body by immersion into water
    Synonyms:
    bask cleanse immerse indulge bathe languish lave luxuriate moisten revel shower suffuse swim wallow wash wet

Collocations

سوال‌های رایج bath

معنی bath به فارسی چی میشه؟

کلمه "bath" در زبان انگلیسی به معنای "حمام" یا "استحمام" است و به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها اشاره دارد که در آن فرد در آب یا مایعات دیگر غوطه‌ور می‌شود تا تمیز شود یا آرامش پیدا کند. این کلمه به اشکال مختلفی می‌تواند استفاده شود و در ادامه به تفصیل به معانی، توضیحات و نکات جالب مربوط به آن پرداخته می‌شود.

معانی و توضیحات

1. حمام (Bath):

- این معنی به مکان یا فضایی اشاره دارد که در آن فرد می‌تواند به استحمام بپردازد. حمام معمولاً شامل وان، دوش و سیستم‌های آب‌گرم‌کن است.

- در فرهنگ‌های مختلف، حمام ممکن است به شکل‌های مختلفی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، در برخی کشورها مانند ژاپن، استفاده از آب گرم برای استراحت و آرامش اهمیت زیادی دارد.

2. استحمام (Bathing):

- این کلمه همچنین به فرآیند شستشو با آب اشاره دارد. استحمام می‌تواند به صورت روزمره یا به عنوان یک فعالیت آرامش‌بخش انجام شود.

- در برخی فرهنگ‌ها، استحمام به عنوان یک روش درمانی و بهداشتی در نظر گرفته می‌شود.

3. حمام درمانی (Therapeutic Bath):

- در پزشکی و درمان‌های طبیعی، حمام‌های درمانی برای بهبود وضعیت جسمی و روحی افراد به کار می‌روند. این نوع حمام‌ها ممکن است شامل مواد معدنی، گیاهان دارویی یا روغن‌های معطر باشند.

4. حمام عمومی (Public Bath):

- در برخی از کشورها، حمام‌های عمومی وجود دارند که افراد می‌توانند به صورت گروهی از آن‌ها استفاده کنند. این نوع حمام‌ها می‌توانند به عنوان مکان‌هایی برای اجتماعی شدن و آرامش نیز عمل کنند.

نکات جالب

- تاریخچه: استفاده از حمام به دوران باستان برمی‌گردد. رومی‌ها به خاطر حمام‌های عمومی و سیستم‌های آب‌رسانی پیشرفته‌شان معروف بودند. این حمام‌ها نه تنها برای شستشو، بلکه برای ملاقات‌های اجتماعی و ورزش نیز مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

- روانشناسی: استحمام می‌تواند تأثیر زیادی بر روحیه و احساسات فرد داشته باشد. آب به عنوان یک عنصر آرامش‌بخش شناخته می‌شود و استحمام می‌تواند به کاهش استرس و افزایش احساس راحتی کمک کند.

- حمام و فرهنگ: در کشورهایی مانند ترکیه، حمام‌های سنتی (حمام ترکی) بخشی از فرهنگ و تاریخ آن کشور هستند و تجربه‌ای اجتماعی و فرهنگی به حساب می‌آیند.

- حمام‌های طبیعی: در برخی نقاط دنیا، مانند ایسلند و ژاپن، وجود آب‌های گرم طبیعی باعث ایجاد مکان‌های طبیعی برای استحمام شده است که تجربه‌ای منحصر به فرد را برای بازدیدکنندگان فراهم می‌کند.

- حمام و فناوری: امروزه با پیشرفت فناوری، حمام‌های هوشمند طراحی شده‌اند که امکاناتی مانند تنظیم دما، نورپردازی و حتی پخش موسیقی را ارائه می‌دهند.

ارجاع به لغت bath

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bath» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bath

لغات نزدیک bath

پیشنهاد بهبود معانی