شستوشو دادن (واژن)
The nurse explained the proper technique to douche effectively and safely.
پرستار تکنیک مناسب شستوشو دادن مؤثر و ایمن را توضیح داد.
She always makes sure to douche after her period to maintain her vaginal hygiene.
او همیشه بعد از قاعدگی خود را شستوشو میدهد تا بهداشت واژن خود را حفظ کند.
دوش (ابزار)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He fixed the broken douche in our bathroom.
او دوش خراب حمام ما را تعمیر کرد.
عمل دوش گرفتن، شستوشو
I took a douche after my morning workout.
بعد از تمرین صبحگاهی دوش گرفتم.
انگلیسی آمریکایی (آدم) بیشعور، عوضی، پست
John is such a douche, always making rude comments and disrespecting others.
جان خیلی بیشعور است؛ همیشه اظهارنظرهای بیادبانه میکند و به دیگران بیاحترامی میکند.
She may seem nice at first, but she's actually a complete douche, always talking behind people's backs.
ممکن است او در ابتدا خوب به نظر برسد اما در واقع یک عوضی به تمام معنا است و همیشه پشت سر مردم صحبت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «douche» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/douche