حمام بخار فنلاندی، حمام بسیار گرم، سونا، حمام بخار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The spa had both a dry and wet sauna for guests to enjoy.
آبگرم دارای سونای خشک و مرطوب بود تا مهمانان از آن لذت ببرند.
The steam rising from the hot sauna enveloped us in a comforting warmth.
بخاری که از سونای داغ بلند میشد، ما را در گرمای آرامشبخشی فرو برد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sauna» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sauna