گذشتهی ساده:
showeredشکل سوم:
showeredسومشخص مفرد:
showersوجه وصفی حال:
showeringشکل جمع:
showersدوش حمام
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The shower head in my bathroom needs to be replaced.
سر دوش حمام من نیاز به تعویض دارد.
He installed a new shower with multiple settings for different water pressure.
او دوش جدیدی با تنظیمات متنوع برای فشار آب مختلف نصب کرد.
دوش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Julie takes two showers each day.
جولی در روز دو بار دوش میگیرد.
After my workout, a cold shower feels refreshing.
بعداز تمرین، دوش سرد حس خوبی دارد.
having a cold shower
دوش سرد گرفتن
حمام
I forgot my shampoo in the shower.
من شامپویم را در حمام فراموش کردهام.
Can you hand me the soap from the shower?
میتوانی صابون را از حمام به من بدهی؟
The shower has a nice glass door.
حمام، در شیشهای زیبایی دارد.
آبوهوا رگبار، بارش (برف یا یاران بهمدت کوتاه)، سیل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
Showers are more common in spring.
رگبار در بهار بیشتر است.
The weather report warns of wintry showers in the mountains.
گزارش آبوهوا هشدار میدهد که در کوهها بارشهای زمستانی وجود خواهد داشت.
After the shower, the air felt fresh and clean.
بعداز بارش باران، هوا تازه و تمیز به نظر میرسید.
rain shower
باران تند
snow shower
برف شدید، بوران
a shower of compliments
سیلی از تعریف
انگلیسی آمریکایی جشن زایمان، جشن ازدواج (برای عروس یا مادر قبلاز عروسی یا زایمان که به آنها کادو داده میشود)
We are organizing a baby shower for Sara next week.
ما هفتهی آینده برای سارا جشن زایمان برگزار میکنیم.
I bought the cutest baby clothes for my sister’s baby shower.
من بامزهترین لباسهای نوزاد را برای جشن زایمان خواهرم خریدم.
Her friends threw a surprise bridal shower for her.
دوستانش برای او جشن ازدواج سورپرایزی برگزار کردند.
باریدن، ریختن
It showered for two full hours.
دو ساعت تمام رگبار باران ادامه داشت.
The artist showered his canvas with vibrant colors, creating a stunning masterpiece.
هنرمند رنگهای زنده را روی بوم خود ریخت و اثر هنری خیرهکنندهای خلق کرد.
The kids showered the birthday boy with gifts.
کودکان، پسری که تولدش بود را هدیهباران کردند.
The leaves showered down from the trees in the autumn breeze.
برگها در نسیم پاییزی از درختان به زمین ریختند.
دوش گرفتن
David showers and shaves every morning.
داوود هر روز دوش میگیرد و ریش میتراشد.
She likes to shower before going to bed.
او دوست دارد قبلاز خواب دوش بگیرد.
بهوفور بخشیدن، اهدا کردن
دوش سریع
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shower» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shower