گذشتهی ساده:
plungedشکل سوم:
plungedسومشخص مفرد:
plungesوجه وصفی حال:
plungingشکل جمع:
plungesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(معمولاً پس از فکر طولانی و تردید) کاری را شروع کردن، دل به دریا زدن، دستبهکار شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plunge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plunge