با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Submersion

səbˈmɜrːʒn səbˈmɜːʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
فرو‌رفتگی در زیر آب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد submersion

  1. noun The act of wetting something by submerging it
    Synonyms: submergence, immersion, submerging, ducking, dousing

ارجاع به لغت submersion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «submersion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/submersion

لغات نزدیک submersion

پیشنهاد بهبود معانی