فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Plunger

ˈplʌndʒər ˈplʌndʒə

شکل جمع:

plungers

معنی‌ها

noun

شیرجه رونده، فرو رونده، افتان

noun

لوله‌بازکن، لوله‌گشا، مستراح پاک‌کن، مکینه‌ی لاستیکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun

پیستون

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plunger

  1. noun someone who dives (into water)
    Synonyms:
    diver speculator
  1. noun hand tool consisting of a stick with a rubber suction cup at one end; used to clean clogged drains
    Synonyms:
    plumber's helper
  1. noun mechanical device that has a plunging or thrusting motion
    Synonyms:
    piston

ارجاع به لغت plunger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plunger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plunger

لغات نزدیک plunger

پیشنهاد بهبود معانی