Diver

    ˈdaɪvər ˈdaɪvə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      divers

    معنی

    noun countable B1
    آب‌باز، غواص

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد diver

    1. noun someone who dives (into water)
      Synonyms:
      swimmer athlete competitor plunger underwater diver scuba-diver deep-sea diver skin diver frogman sky diver parachute jumper high diver fancy diver aquanaut pearl-diver sponge diver bungee-jumper tanker underwater reconnaissance specialist
    1. noun large somewhat primitive fish-eating diving bird of the northern hemisphere having webbed feet placed far back; related to the grebes
      Synonyms:
      loon

    ارجاع به لغت diver

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «diver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diver

    لغات نزدیک diver

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه