امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Speculator

ˈspekjəleɪt̬ər ˈspekjəleɪtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    speculators

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سرمایه‌گذار خطرپذیر (شخصی که به این امید که از نوسانات بازار سود کوتاه مدت زیادی به دست آورد، سرمایه‌گذاری می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The speculator invested heavily in stocks.
- سرمایه‌گذار خطرپذیر سرمایه‌گذاری زیادی در بازار سهام انجام داد.
- Many speculators are constantly monitoring the market.
- بسیاری از سرمایه‌گذاران خطرپذیر به طور مداوم بازار را زیر نظر دارند.
noun countable
نظرپرداز حدسی
- The speculator presented a hypothesis about the origins of the mysterious artifact.
- نظرپرداز حدسی فرضیه‌ای در مورد منشأ این مصنوع مرموز ارائه کرد.
- Many people criticized the speculator for spreading unfounded rumors without substantial proof.
- بسیاری از این نظرپرداز حدسی به دلیل انتشار شایعات بی‌اساس بدون دلیل قابل توجه انتقاد کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد speculator

  1. noun An analyst
    Synonyms: theorist, gambler, philosopher, adventurer, explorer, plunger, experimenter, operator, venturer
  2. noun A stockbroker
    Synonyms: businessperson, stockholder, dealer, merchandiser, venturer, merchant, trader, tradesman, gambler, trafficker

ارجاع به لغت speculator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «speculator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/speculator

لغات نزدیک speculator

پیشنهاد بهبود معانی