فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Approbate

ˈæprəˌbeɪt ˈæprəʊbeɪt

معنی

verb - transitive

تصویب کردن، پسندیدن، موافقت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد approbate

  1. verb to give one's consent to
    Synonyms:
    allow permit approve authorize consent endorse let ok sanction
  1. verb accept (documents) as valid
    Antonyms:
    reprobate

ارجاع به لغت approbate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «approbate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/approbate

لغات نزدیک approbate

پیشنهاد بهبود معانی