فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Grant Permission

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

اجازه دادن، مجوز دادن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The teacher granted permission for the students to leave early.

معلم به دانش آموزان اجازه داد زودتر بروند.

They refused to grant permission for the protest.

آنها از دادن مجوز برای اعتراض خودداری کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت grant permission

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grant permission» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grant-permission

لغات نزدیک grant permission

پیشنهاد بهبود معانی