امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Antithesis

ænˈtɪθɪsɪs ænˈtɪθɪsɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    antitheses

معنی و نمونه‌جمله

noun
پادگذاره، ضد و نقیض، تضاد، تناقض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Joy is the antithesis of sorrow.
- شادی نقطه‌ی مقابل غم است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antithesis

  1. noun exact opposite
    Synonyms:
    antipode antipole contra contradictory contrary contrast converse counter flip side inverse other side reverse
    Antonyms:
    same
  1. noun contrast, opposition
    Synonyms:
    antagonism contradiction contradistinction contraposition contrariety inversion opposure reversal
    Antonyms:
    same

ارجاع به لغت antithesis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antithesis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antithesis

لغات نزدیک antithesis

پیشنهاد بهبود معانی